شب هاي پرستاره |
Wednesday, February 26, 2003
● امروز من Ùˆ مارکو ( یکی از استادامون! ایتالیایی - نسبتاً باØال- Ù�یزیکی بوده قبلاً ! خوشبختانه هدایت شده! ) داشتیم سر این بØØ« میکردیم سر اینکه گالوا وقتی مرده ( در دوول معروÙ�! ) چند سالش بوده! من میگÙ�تم 19 اون میگÙ�ت 24 بالاخره تونست منو قانع کنه! من برگشتم Ú¯Ù�تم پس خیلی جوون نبوده! پرسید Ù…Ú¯Ù‡ تو چند سالته؟ یهو جا خوردم ! برای اولین بار گذشت زمان رو اØساس کردم ! من 24 سالمه ! اØساس میکنم زمان داره میره Ùˆ من به گردش هم نمیرسم! آهای... صبر Ú©Ù†!
........................................................................................□ نوشته شده در ساعت 8:42 PM توسط Parisaa
Comments:
Post a Comment
|