شب هاي پرستاره


Thursday, January 23, 2003

● نمیدونم چرا یهو یاد این شعر اÙ�تادم:

... باید امشب بروم،
باید امشب چمدانی را که به اندازهء پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم
و به سمتی بروم
که درختان حماسی پیداست
رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا میخواند.
یک ن�ر باز صدا زد : " سهراب! "
ک�شهایم کو؟





........................................................................................

Comments: Post a Comment

Home